Web Analytics Made Easy - Statcounter

پروفسور توفیق موسیوند اهل روستایی در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی همدان است او به کانادا رفت و نخستین پمپ مصنوعی قلب را اختراع کرد.

به گزارش برنا؛ قلب مصنوعی یک دستگاه مکانیکی است که ابعاد آن به اندازه یک پرتقال است. قلب مصنوعی یا به قلب برای کمک به بهبود عملکرد آن وصل می‌شود و یا به جای قلب از کار افتاده، در سینه بیمار قرار داده می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قلب مصنوعی دارای چند دریچه، مکانیزمی برای حرکت دادن خون به سمت جلو و یک یا چند حفره است.

هنگامی که قلب مصنوعی در جای خود قرار می‌گیرد، وظیفه پمپاژ خون در سراسر بدن را بر عهده می‌گیرد و گردش خون سالم را بازیابی می‌کند. قلب مصنوعی کامل در واقع یک پمپ مکانیکی است که وقتی قلب آن طور که باید کار نمی‌کند، جایگزین قلب می‌شود. جراح، یک قلب مصنوعی را در قفسه سینه بیمار قرار می‌دهد تا بطن‌های آسیب‌دیده را جایگزین کند. قلب مصنوعی کامل، کاری را انجام می‌دهد که بطن‌ها دیگر نمی‌توانند انجام دهند و یک دستگاه قابل حمل که بیرون از بدن قرار می‌گیرد، نیروی مورد نیاز قلب مصنوعی را تأمین می‌کند تا با ریتم ثابت، عمل پمپاژ خون را انجام دهد.

پروفسور توفیق موسیوند سال ۱۳۱۵ در روستای «ورکانه» در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی همدان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی وی با زندگی ساده روستایی سپری شد. توفیق، تا کلاس چهارم دبستان را در مدرسه روستا به تحصیل ادامه داد و پس از آن تا کلاس ششم ابتدایی را در مدرسه «بابا طاهر» همدان بود. برخی بچه‌های مدرسه، توفیق را که با لباس‌های ساده روستایی در مدرسه حاضر می‌شد، مسخره می‌کردند، اما همین کودک ساده روستایی در مدت ۶ ماه به بهترین دانش‌آموز مدرسه تبدیل شد.

توفیق جوان، دوره دبیرستان را هم تا کلاس نهم در یکی از دبیرستان‌های همدان گذراند. بعد از کلاس نهم، وارد به دانشسرای معلمی همدان شد و با پایان کلاس یازدهم، معلم شد.

پروفسور موسیوند نقل می‌کند که در ایام تابستان و اوقات فراغت برای کمک به خانواده، چوپانی می‌کرد و کشاورزی و باغبانی هم جزو علائق دوره نوجوانی‌اش بود که هنوز هم با وجود تبدیل شدن به یک دانشمند برجسته بین‌المللی، کشاورزی و باغبانی او ادامه پیدا کرده و باعث شده که باغچه کوچکی را با چند درخت میوه در کانادا برای خودش داشته باشد تا خاطرات دوران کودکی و جوانی‌اش در روستای ورکانه را فراموش نکند.

در واقع زندگی ساده روستایی، کشاورزی و باغبانی، دیدن زیبایی‌های آسمان شب روستای ورکانه، تأثیر زیادی در روحیه توفیق گذاشت و او را تبدیل به انسانی سخت‌کوش، پرتلاش و متفکر کرد که با وجود شکست‌های متعدد در زندگی، هیچ‌وقت ناامید نشد.

مسیر تحصیلات پروفسور موسیوند هم بسیار قابل توجه و جذاب است؛ کسی که از دانش‌سرای معلمی در همدان و تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه تهران، راهی کانادا و تحصیل در رشته مهندسی مکانیک و سپس پزشکی شد؛ آن هم در سن ۳۷ سالگی!

توفیق بعد از پایان دوره دانش‌سرای معلمی، در کنکور شرکت کرد و به دلیل علاقه‌ای که به کشاورزی داشت، رشته کشاورزی دانشگاه تهران را انتخاب کرد و پذیرفته شد. از این مرحله، مسیر زندگی وی، تغییرات زیادی را تجربه کرد. پس از پایان دوره کارشناسی، توفیق با بورسیه دانشگاه، برای ادامه تحصیل راهی کانادا شد و به دلیل علاقه به رشته‌های مهندسی، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک را در دانشگاه «آلبرتا» آغاز کرد. این مقطع به دلیل یادگیری زبان و کار کردن همزمان با تحصیل، دوره سختی برای توفیق بود.

بعد از پایان تحصیلات کارشناسی ارشد و در شرایطی که ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بود، تصمیم گرفت تحصیل در رشته علوم پزشکی را در سن ۳۷ سالگی آغاز کند. تخصص توفیق در رشته مهندسی مکانیک و تحصیل در رشته پزشکی، کمک زیادی به موفقیت‌های آتی وی کرد. او در نهایت توانست مدرک دکترای مهندسی پزشکی و دکترای علوم پزشکی را از دانشگاه «آکرون» (Akron) و دانشگاه پزشکی «شمال شرقی اوهایو» (NEOMED) اخذ کند.

زمانی که توفیق درحال تحصیل در رشته پزشکی بود، به دعوت یکی از اساتیدش برای کار کردن در یکی از بهترین بیمارستان‌های آمریکا، راهی «کلیولند کلینیک» (Cleveland Clinic) شد؛ جایی که بسیاری از پزشکان آرزو دارند در آنجا کار کنند. با توجه به تخصص همزمان در مهندسی و پزشکی، دکتر توفیق، به عنوان سرپرست تیم پروژه قلب مصنوعی انتخاب شد.

نتیجه ۸ سال کار مداوم، هزاران ساعت مطالعه پژوهش‌های صورت‌گرفته و انجام آزمایش‌های مختلف توسط پروفسور موسیوند در نهایت منجر به تولید نخستین پمپ مصنوعی قلب (Artificial Cardiac Pump) درون بدن انسان شد که می‌توان آن را در قفسه سینه کاشت و از راه دور، نظارت و کنترل کرد.

 

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: قلب تحصیل در رشته ساده روستایی قلب مصنوعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۴۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پزشکی به شرط کسب درآمد!

«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جمله‌ای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران می‌گوید. الان در برخی رشته‌های مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزه‌ای نیز برای ورود به رشته‌های پر زحمت و طولانی‌مدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشته‌هایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد. 

به گزارش ایسنا، زهرا چیذری در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دومین و آخرین روز نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ با شرکت بیش از نیم میلیون داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی برگزار شد تا پرونده کنکور امسال بسته شود. نکته قابل تأمل اینکه در همین روزها و در شرایطی که گروه علوم تجربی با بیش از ۵۰۱ هزار داوطلب بیشترین تعداد داوطلب را در کنکور ۱۴۰۳ به خودش اختصاص داده و همچنان پرمتقاضی‌ترین گروه در میان گروه‌های آموزشی آزمون ورودی دانشگاه‌ها به شمار می‌رود، رئیس سازمان نظام پزشکی یک‌بار دیگر از خالی ماندن ظرفیت‌های پزشکی در رشته‌های قلب و عروق ابراز نگرانی کرد. نامعادله پر متقاضی‌ترین گرایش در کنکور ورودی به دانشگاه و خالی ماندن صندلی‌ها در تحصیلات تکمیلی و آزمون دستیاری پزشکی در کنار انصراف چیزی نزدیک به نیمی از پزشکان عمومی از طبابت و روی آوردن به مشاغل دیگر موضوعی است که ریشه‌یابی آن می‌تواند راه‌حل آن را در دسترس‌تر کند. 

ماجرای خالی ماندن برخی از رشته‌های پزشکی در دوره دستیاری و نگرانی از آینده پزشکی کشور موضوعی است که مدت‌هاست به دغدغه‌ای جدی تبدیل شده‌است. در حالی که در چنین روزهایی می‌توان به عینه شاهد سر و دست شکستن دانش‌آموزان و والدین آن‌ها برای شرکت در کنکور تجربی و ورود به رشته پزشکی است، اما پس از ورود به دانشگاه و فارغ‌التحصیلی از این رشته و برای ادامه تحصیل در دوره تخصص به یکباره همه چیز تغییر می‌کند. این سر و دست شکستن‌ها اگرچه برای رشته‌های پول‌سازی همچون جراحی پلاستیک و ترمیمی ادامه دارد، اما رشته‌های پرریسک‌تر مانند کودکان، قلب یا بیهوشی جزو رشته‌هایی هستند که اقبالی به آن‌ها نیست و چند سالی می‌شود صندلی‌های این رشته‌ها خالی می‌ماند. ماجرا به گونه‌ای پیش رفته که کم‌کم این نگرانی به شکل جدی‌تر مطرح می‌شود که قرار است آینده پزشکی کشورمان به کجا برسد؟!

 وقتی همه نگرانند

«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جمله‌ای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران می‌گوید. الان در برخی رشته‌های مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزه‌ای نیز برای ورود به رشته‌های پر زحمت و طولانی‌مدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشته‌هایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد. 

رئیس جامعه جراحان ایران با بیان اینکه باید شرایط تشویق‌کننده باشد تا انگیزه کافی با امکانات تشویقی برای ورود پزشکان به رشته‌های تخصصی پر زحمت و طولانی‌مدت برقرار شود، می‌افزاید: «باید برای افرادی که بخش عمده‌ای از عمر خود را صرف تحصیل یک دوره تخصصی دشوار و طولانی می‌کنند، انگیزه‌های قوی ایجاد کرد؛ وقتی وضعیت معیشتی و زندگی نسل فعلی پزشکان مطلوب باشد، این یک انگیزه خوب و اثرگذار برای جذب و ماندگاری پزشکان جوان خواهد بود. باید سیاستگذاری‌ها طوری برنامه‌ریزی شود تا جامعه از این بابت صدمه نبیند.»

 خالی ماندن مجدد صندلی‌های تخصص قلب 

محمد رئیس‌زاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در سخنرانی‌اش در کنگره مشترک قلب و عروق ایران از خالی ماندن ظرفیت‌های پزشکی در رشته‌های قلب و عروق ابراز نگرانی کرد. 

به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشته‌های تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر می‌شود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگران‌کننده‌تر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شده‌ایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیت‌ها پر شده‌است. 

وی با بیان اینکه مهاجرت شغلی و جغرافیایی هشدارها را به صدا در آورده است، افزود: «بی‌توجهی مفرط به اقتصاد سلامت و کاهش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی، به ادامه خدمات در بخش دولتی و خصوصی آسیب‌های جدی وارد کرده‌است.»

از نگاه رئیس‌زاده دلیل این کم‌اقبالی به رشته‌های پزشکی عدم اجرای قوانین بالادستی از جمله اجرای سیاست‌های کلی سلامت ابلاغی رهبری، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی مثل طرح ضریب K، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور را از هم گسسته است. 

 پزشکی به شرط درآمد

تا اینجای کار به نظر می‌رسد ماجرای کم اقبالی به پزشکی در برخی از رشته‌های تخصصی خلاصه شود. به طور خاص رشته‌هایی که چندان پردرآمد نیستند. درست شبیه رشته اطفال یا بیهوشی و حتی رشته قلب. ماجرا به قدری جدی است که گزارش‌هایی از روی آوردن برخی متخصصان قلب به تزریق ژل و بوتاکس حکایت دارد! ماجرایی که اثبات می‌کند یکی از اصلی‌ترین دلایل کم‌اقبالی به برخی رشته‌های تحصیلی مسائل مالی و آلوده‌شدن دامن پاک طبابت به انگیزه‌های مالی است، به گونه‌ای که این ماجرا توانسته آموزش پزشکی را هم تحت‌تأثیر قرار دهد. 

حکایت کم‌اقبالی به پزشکی و طبابت، اما به تخصص خلاصه نمی‌شود و پزشکان عمومی یعنی همان گروهی که برای دکتر شدن در سال‌های کنکور سر و دست می‌شکاندند و تمام هم و غمشان را برای قبول‌شدن در کنکور گذاشته‌اند. 

 آنطور که بابک پورقلیچ، پزشک عمومی و رئیس دفتر تهران انجمن پزشکان عمومی بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی، بیش از ۹۵ هزار پزشک عمومی در کشور داریم که ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از آن‌ها مشغول طبابت هستند و بقیه یا دیگر طبابت نمی‌کنند و همان‌طور که گفتم، به مشاغل دیگر رو آورده‌اند یا خیلی از آن‌ها هم از کشور مهاجرت کرده‌اند. 

از نگاه وی پزشک عمومی در کشورهای دیگر جایگاه والایی دارد و مردم جایگاه او را قبول دارند. در ایران، اما تعریف نشده که پزشک عمومی چه کاره است. 

به همین خاطر هم در ایران - به‌خصوص در شهرهای بزرگ - اگر فردی بیمار شود، در بسیاری از موارد برای ویزیت نزد پزشک عمومی نمی‌رود و مستقیم سراغ متخصص و فوق‌تخصص می‌رود. در حالی که طبق سیستم ارجاع، شما اول باید نزد پزشک عمومی بروید و او تشخیص دهد که لازم است پیش متخصص بروید یا نه؟

 چرخه معیوب 

شاید اگر پزشک خانواده و نظام ارجاع اجرایی می‌شد، بخشی از این چالش‌ها در کشورمان حل‌شده و بهتر می‌شد نظام سلامت را مدیریت کرد. بدین معنا که مردم در سطح اول به پزشکان عمومی مراجعه می‌کردند و در سطوح بعدی با واقعی‌شدن یا همان افزایش تعرفه‌ها فقط کسانی راهی مطب متخصصان می‌شدند که واقعاً به درمان‌های تخصصی نیاز دارند و از همه مهم‌تر بیمه‌ها هم پای کار می‌آمدند. این چرخه، اما معیوب است. به همین خاطر هم خانواده‌ها با تصور پول‌سازی و آینده‌دار بودن و منزلت اجتماعی پزشکان اصرار دارند فرزندانشان در رشته‌های پزشکی درس بخوانند و همچنان کنکور تجربی پرمتقاضی‌ترین رشته کنکور است. رشته‌ای پر متقاضی که شاید همیشه آن درآمد رؤیایی مدنظر بچه‌ها و خانواده‌ها را نداشته باشد!

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵
  • الماس‌هایی که دو ساعته تولید می‌شوند؛ دستاورد کیمیاگران مدرن چیست؟
  • گرگان ۹۰ هزار دانش آموز دارد /هزینه پروانه ساخت و ساز مانع مولدسازی
  • تحصیل ۳۴۰۰ دانشجو در دانشگاه فنی و حرفه‌ای چهارمحال وبختیاری
  • ماجرای دعوای هند و شرکت مهندسی توسعه گاز چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • نرخ ساخت منطقی نیست/ ابلاغ تعرفه حق‌الزحمه مهندسان نظام مهندسی
  • پزشکی به شرط کسب درآمد
  • پزشکی به شرط کسب درآمد!
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری